همه می گذرند و می گویند : چقدر زود دل بستی و من بی توجه به گفته ها هنوز هم در حسرت دیدن توام .
ولی کم کم تیک تاک ثانیه های انتظار به من فهماند ...
دیگر نمی خواهی! که بیایی
نمی خواهم باور کنم که حالا میان اصوات خاموش اشک و خرد شدنم از درون،
همه می گذرند و می گویند:
چقدر ساده فراموش شدی ...